کاش هرگز ندیده بودم تو را ...
کاش هرگز ندیده بودم تو را . . .
کاش ندیده بودم تو را ، کاش آن روز که در وجود من طلوع کردی از تو روی
برمیگرداندم تا در سایه وجود خود بمانم.
کاش نمی خندیدی و مرا به گریه مهمان میکردی ، قبل از آن دلخوشی تلخ که بر سر
سفره اش نشستیم.
کاش تو را دیگر نمی دیدم ، کاش خزان تو را زودتر از من میگرفت.
اکنون جدایی بین ماست و دیوار تنهایی در کنارم، بر سرم سقف ندامت و در زیر پایم
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم آبان ۱۳۸۸ ساعت 12:6 توسط T@R@NOM
|